دیکشنری
داستان آبیدیک
bran new
bɹæn nu
فارسی
1
عمومی
::
بكلی نویاتازه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BRAINWASH
BRAINWASH WITH
BRAINWASHING
BRAINY
BRAISE
BRAISING
BRAKE
BRAKE FLUID
BRAKE PEDAL
BRAKE SHOE
BRAKEMAN
BRAMBLE
BRAMBLING
BRAMBLY
BRAN
BRAN NEW
BRAN PIE
BRANCH
BRANCH ADDRESS
BRANCH AND BOUND
BRANCH AND CUT APPROACH
BRANCH BANK ACCOUNTS
BRANCH BOOKS
BRANCH CURRENT
BRANCH CUTTER
BRANCH EXCHANGE
BRANCH HOUSE
BRANCH HOUSE WHOLESALER
BRANCH INVENTORY
BRANCH LINE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید